دانلود تحقیق درمورد محيط زيست در چنبره جهانيسازي
با دانلود تحقیق در مورد محيط زيست در چنبره جهانيسازي در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق محيط زيست در چنبره جهانيسازي را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق محيط زيست در چنبره جهانيسازي ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد محيط زيست در چنبره جهانيسازي
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:9 صفحه
قسمتی از فایل:
عليرغم ادعاي طرفداران جهانيسازي، جهانيسازي به طور ذاتي با محيط زيست تعارض دارد. همچنين، جهانيسازي برخلاف پندار موفقانش، يك جريان عادي برخاسته از نيروهاي طبيعت نيست، بلكه حاصل طراحي و برنامهريزيهاي عدهاي است كه در «برتون وودز» گرد هم آمدهاند و به دنبال آن و به همان منظور، بانك جهاني، صندوق بينالمللي پول و سازمان تجارت جهاني را به وجود آوردهاند. اصول پايه جهانيسازي عبارت است از: رشد فزاينده با تكيه بر صادرات، يكسان سازي فرهنگي و تجارت آزاد. اما در بسياري از موارد، اين اصول با حاكميت ملي و ارزشهاي فرهنگي جوامع در تضاد است. در كشاكش اين تضاد منافع است كه دستهاي نه چندان پنهان شركتهاي فرامليتي، در تنظيم و هدايت سياستهاي سازمان تجارت جهاني و حتي سياست داخلي و خارجي كشورهايي چون ايالات متحده آمريكا ديده ميشود. بنابراين شركتهاي چندمليتي بزرگ هستند كه از فرآيندهاي جهانيسازي منتفع ميشوند، نه ملتها و نه محيط زيست.
يكي از ادعاهاي تعجب برانگيز طرفداران جهانيسازي اقتصادي اين است كه اين فرآيند، در بلندمدت باعث بهبود ميزان حفاظت از محيط زيست خواهد شد، با اين استدلال كه همگام با جهانيسازي، استخراج منابع طبيعي گوناگون از قبيل جنگلها، معادن، نفت و ... ثروت كشورها را افزايش داده و قادر خواهند بود بخشهاي بيشتري از طبيعت را از اين آسيبها حفظ كنند يا با ابداع فناوريهاي جديد، آثار زيست محيطي زيانبار ناشي از توليد بيش از حد خود را كاهش دهند، اما شواهد به وضوح نشان ميدهد، چنانچه عايدي كشورها از اقتصاد جهاني ملاحظه شود، بيشترين سود به شركتهاي چندمليتي تعلق ميگيرد كه نه تنها انگيزهاي براي هزينه كردن آن در حفظ محيط زيست ندارند، بلكه منافع حاصل را صرف استحصال هرچه بيشتر منابع طبيعي ميكنند. رييس جمهور ايالات متحده به صراحت از اين ديدگاه كه جهانيسازي به حفظ طبيعت كمك ميكند، پشتباني ميكند؛ در حالي كه در همان زمان، مدافع احداث چاههاي نفت بيشتر و قطع بيشتر درختان جنگلي است.
ايدهاي كه جهانيسازي را نوعي راهبرد زيست محيطي ميداند، بيشتر به يك شوخي ميماند و مسأله بسيار جديتر از اينهاست. جهانيسازي اقتصاد، به ويژه ايدئولوژي و انديشههاي بنياديني كه آن را به پيش ميبرد، ذاتاً با بقاي طبيعت در تعارض است و هيچ اقدام ثانويهاي از قبيل موافقتنامههاي محيط زيست، كنترل آلودگي و ... نميتواند از آسيبهاي يك اقتصاد جهاني با الگوي توليد صادرات محور جلوگيري كند. اين مشكلات به طور ذاتي با طرح جهانيسازي آميخته است و اگر با اين الگوي جهانيسازي پيش رويم، بروز اين مشكلات، حتمي و قابل پيشبيني است.
جريان جبري و گريزناپذير طبيعت
مدافعان جهانيسازي هميشه تمايل داشتهاند آن را عملي طبيعي معرفي كنند: ادامه و امتداد پيشرفتهاي تكنولوژي و اقتصادي كه در خلال قرون متمادي تا عصر حاضر جريان داشته است. اينها جهانيسازي را ثمره نيروي كنترل ناپذير و هدايت نشده طبيعت ميشمارند، اما مردم و گروههاي معترض در اقصي نقاط جهان، نشان دادهاند كه هرگز اين گونه مواجهه با جهانيسازي برايشان قابل تحمل نيست. اگرچه فعاليتهاي تجاري بينالمللي و مفاهيمي همچون «تجارت آزاد» طي قرون مختلف و به شيوه هاي گوناگون وجود داشته است؛ اما اين گونهي مدرن، عميقاً و به طوركلي از لحاظ مقياس، سرعت، شكل، تبعات و مهمتر از همه «قصد و هدف» ، با گونههاي قديميتر تفاوت دارد. گونهي مدرن جهانيسازي را نميتوان به سادگي يك تكامل طبيعي دانست، بلكه عامدانه و با هدف تحكيم جايگاه بنگاههاي اقتصادي خاص، توأم با هجمهاي همه جانبه براي اشاعه و ترويج ارزشهاي مرتبط با آن، طرحريزي شده است.
مبدأ پيدايش جهانيسازي مدرن بر ما پوشيده نيست. نشستهاي سرنوشت سازي كه در ژوئيه 1944 در «برتون وودز» صورت گرفت، سرآغاز اين تحولات بود. هنگامي كه سران شركتهاي چندمليتي برجسته، سياستمداران، بانكداران و اقتصاددانان سرشناس گرد هم آمدند تا درباره چگونگي بازسازي ويرانيهاي جنگ جهاني دوم به تفاهم برسند، به اين نتيجه رسيدند كه وجود يك سيستم اقتصادي جهاني متمركز براي پيشبرد توسعه اقتصادي جهان ضرورت دارد. چنين سيستمي، به زعم آنها مانع از بروز جنگ ميشود و به ملتهاي فقير و روند بازسازي نيز كمك ميكرد. از درون نشستهاي برتون وودز، بانك جهاني، صندوق بينالمللي پول (با نامهاي ديگري در آن زمان) و موافقت نامه عمومي درباره تعرفهها و تجارت (GATT) كه بعداً به سازمان تجارت جهاني (WTO) تبديل شد، متولد شدند. نمونههاي مشابه و متعاقب اين نهادها و پيمانها، عبارت بودند از: نفتا، پيمان ماستريخت در اروپا و منطقه آزاد تجاري حاصل از موافقتنامه آمريكا و چند موافقتنامه ديگر.