دانلود تحقیق درمورد بررسی مزیت نسبی و پایداری درآمد صادرات عسل ایران
با دانلود تحقیق در مورد بررسی مزیت نسبی و پایداری درآمد صادرات عسل ایران در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق بررسی مزیت نسبی و پایداری درآمد صادرات عسل ایران را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق بررسی مزیت نسبی و پایداری درآمد صادرات عسل ایران ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:22 صفحه
قسمتی از فایل:
بیان مساله:
صادرات یکی از مطمئنترین راهها برای رشد اقتصادی هر کشوری است، البته به شرط آنکه درست برنامهریزی شده و محصولات صادراتی آن کشور قابل رقابت در بازارهای جهانی باشد. یک محصول در صورتی میتواند در بازارهای جهانی قابل رقابت باشد که اولاٌ کشور صادر کننده دارای مزایای نسبی مرتبط با آن محصول بوده، ثانیاٌ آن مزایا را با برنامهریزیهای مناسب توسعه داده و به بهرهبرداری رسانده باشد. از جمله مزایای نسبی میتوان به قيمت تمام شده، امكانات، عوامل طبيعي، دسترسي به بازارهاي صادراتي، حمل و نقل، نگهداري، كيفيت، مراكز توليد و .... در مقايسه با ساير كشورها اشاره نمود.
کشور ما نیز برای افزایش سرعت رشد اقتصادی خود نیاز به توسعه صادرات دارد، اما همانطور که گفته شد باید محصولاتی برای صادرات انتخاب گردد که قابل رقابت با سایر محصولات عرضه شده در بازار جهانی باشد. به همین منظور اولین شرط برای انتخاب محصولات صادراتی وجود مزایای نسبی مناسب با هر يك از آنها در کشور ميباشد.
بنابراین، برای شناسایی مزیت نسبی در عرصه تولید باید عوامل تولید و كم و كیف ضرایب مزیت نسبی آنها مشخص شود تا بتوان عامل مزیت نسبی را در فرآیند تولید كالا برآورد كرد. علاوه بر تغییرات و پیشرفتهای تكنولوژیكی كه نوعی پیچیدگی در تئوری مزیت نسبی ایجاد میكند، عرضه محصولات به بازارهای جهانی یعنی مرحله «صدور كالا» نیز میتواند بر روی «مزیت نسبی» تاثیرگذار باشد. در واقع، در بازارهای بینالمللی عوامل تاثیرگذاری از قبیل تقاضای جهانی برای محصول، هزینههای ترانسپورت (حمل و نقل)، بازاریابی و تبلیغات تجاری، خدمات بیمه بینالمللی و... میتوانند محدودیتهایی برای «مزیت نسبی» در عرصه اقتصادی بینالملل و همچنین فعالیتهای اقتصادی ایجاد كند( مصطفوي و همكاران، 1387).
کشورهای در حال توسعه معمولاً با کمبود سرمایه، که از مهمترین منابع تولیدی محسوب می شود، مواجه اند . سایر منابع تولیدی در این کشورها ممکن است فراوان بوده باشد ولی به دلیل عدم استفاده بهینه اتلاف شود که نتیجه این امر بهره وری پایین آنهاست . لذا، برای این کشورها مهم خواهد بود که در راستای توسعه و پیشرفت، سرمایه محدودشان را طوری تخصیص دهند که اولاً سبب بكارگیری سایر عوامل تولیدی و افزایش بهره وری آنها گردد ؛ ثانیاً منابع تولیدی در راستای تولید محصولاتی به کار گرفته شود که دارای مزیت نسبی منطقه ای و ملی باشند. بنابراین، در یک منطقه محصولات برحسب مزیت نسبی رتبه بندی می شوند. در مر حله بعدی کالاهای تولید شده دارای مزیت نسبی وارد عرصه تجارت خواهند شد و با کسب ارز خارجی سبب سرمایه گذاری بیشتر می شوند و در نتیجه ، تجارت به عنوان موتور رشد عمل خواهد كرد.
با توجه به اهمیت و ارزش صادرات غیر نفتی و ارزآوری حاصل از صادرات فرآورده های عسل به عنوان یکی از زیربنایی ترین صنایع در این امر، در بخش صادرات محصول عسل، از آنجا كه توجه به مزیت نسبی فعالیتهای مختلف اقتصادی، یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی اقتصادی است، تعیین مزیت نسبی در طول زمان در مقایسه با کشورهای رقیب و تخمین توابع عرضه صادراتی و شاخص ناپایداری درآمد صادراتی اين فرآورده ها جهت افزايش عملكرد صادراتي و توسعه صادرات در اين بخش بسيار حائز اهميت است. ناپایداری درآمد با استفاده از تابع عرضه و عوامل تاثیرگذار بر عرضه صادرات تعیین می گردد. ناپایداری زیاد در درآمد صادراتی به دلیل عدم وجود استراتژی مشخص در صادرات می باشد. بنابراین میزان این شاخص مشخص کننده میزان ثبات یا عدم ثبات در تدوین و اجرای استراتژی صادراتی عسل است.
ایران از دهه های گذشته جز تولید کنندگان و صادرکنندگان اصلی عسل بوده است اما هیچ وقت نتوانسته است جایگاه اصلی خود را در تولید و عرضه این محصول مهم در میان کشورهای رقیب به دست اورد. بررسی امارهای تولید و صادرات محصول عسل نشان می دهد که نوسانات شدیدی در بازار تولید و عرضه عسل در کشورمان وجود داشته است و به ویژه در سالهای اخیر این نوسانات بسیار تشدید شده است. (محمود زاده ، 1388ص23)
اصلی ترین کشورهای وارد کننده عسل در سالهای اخیر به کشورمان ترکیه، امارات متحده عربی ، عربستان ، اذربایجان ،کویت و قر بوده اند . این در حالی است که بازار بالقوه برای صادرات عسل ایران کشورهای المان ، عربستان ، لیبریا ، امریکا و فرانسه بوده است. (مرتضوی ، 1390)
بررسی های رسول زاده (1389) نشان می دهد که در دوره زمانی 2000-2010 کشورهای برزیل ، نپال ، پرتغال ،پرو و پاکستان در عرضه محصول عسل دارای مزیت نسبی بوده و از این محصول استراتژیک به عنوان یکی از فراورده های اصلی صادرات خود استفاده می نمایند. (رسول زاده ، 1389ص312)
نگاهی به برنامه ها و استراتژی های اصلی کشورمان در برنامه چهارم و پنجم توسعه نشان می دهد که توجه به صادرات محصولات غیر نفتی تشدید شده و افزایش یافته است. در واقع تولید و عرضه محصولات غیر نفتی برای کشورمان با توجه به شرایط فعلی و تحریم های شدید امریکا و کشورهای اروپایی و نیز تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، نیازمند بازنگری در نحوه تولید ، عرضه و ارایه محصولاتی هستیم که در کشورهای دیگر خواهان داشته و قابلیت عرضه مناسب را دارند. (محسن پور ،1388)
این مهم زمانی محقق خواهد شد که بتوانیم جایگاه اصلی خود را در تولید محصولات غیر نفتی به دست اورده و توان رقابتی بالایی در این زمینه داشته باشیم. بدون تردید عسل به عنوان یک محصول مناسب که می تواند از توان و مزیت رقابتی بالایی برخوردار باشد در این فرایند مورد تاکید می باشد. (اصلانی ، 1387)
به عنوان مثال توجه به ذائقه خریداران داخلی و خارجی ، بسته بندی مناسب و جذاب ، قیمت تمام شده مناسب ، کیفیت مناسب کالا یا محصول ، زمان مناسب ارایه ، ارایه اطلاعات و اگاهی پیرامون فواید و نحوه مصرف محصول ، معرفی صحیح کالا به شکلهای جذاب ، وجود سیستم تبلیغات مناسب برای شناساندن به موقع و مناسب محصول تولیدی ، در نظر گرفتن شرایط رقبای داخلی و خارجی در ارایه محصولات به خارج از کشور و نظایر ان به عنوان عوامل موثر خرید محصول یا کالای مورد نظر در بازارهای داخلی و خارجی مد نظر تواید کنندگان خواهد بود . (پیروزی ، 1387ص45)
این در حالی است که موضوع تجارت جهانی عسل با معرفی هرچه بیشتر ان در جهان روبه افزایش بوده و همواره به عنوان یکی از محصولات پر سود نزد تاجران و بازرگانان معرفی شده است. ارزش تجارت جهانی عسل طی سالهای 2000 – 2010 از 672347 دلار به بیش از 7/1 میلیارد دلار در سال رسیده است. اما متاسفانه سهم کشورمان در این میان بسیار ناچیز بوده و کمتر از 5میلیون دلار در سال بوده است. اگر چه در کشورمان نیز سهم تولید و عرضه عسل با توجه به افزایش مصرف و تغییرسبک و الگوهای زندگی و اقبال نسبت به این محصول افزایش یافته است اما پتانسیلهای واقعی کشورمان در بخش تولید عسل بسیار بالاتر از وضعیت فعلی است. (سعیدیان ، 1389)
امارها نشان می دهد که سهم ایران در صادرات عسل در سال 2003 به رقم 130 هزار دلار در سال بوده که در سالهای اخیر و با اقدامات نسبتا مناسب و تشویق صادرکنندگان به بیش از 7/4 میلیون دلار رسیده است. در واقع سهم ایران در مقایسه با کشورهای مشابه تولید کننده عسل بسیار پایین تر بوده و این نیازمند بررسی های علمی و دقیق پیرامون مزیت نسبی و رقابتی این محصول برای ورود هرچه موفق تر به بازارهای داخلی و خارجی می باشد. (پیروزی ، 1387ص60
به دلیل کمبود تحقیق کمی درزمینه صادرات عسل بررسی مزیت نسبی و عوامل موثر بر عرضه صادرات این موضوع انتخاب شده است.
مدل تحقيق
• به منظور تعيين مزيت نسبـي صادرات عسل از شاخص مزيت نسبـي آشكـار شـده (شاخص بالاسا) RCA استفاده ميشود.
خ محاسبه اين شاخص به منظور ارزيابي كارآيي نسبي صادرات مدنظر ميباشد. با تعيين مقدار RCA ، براي كالاهاي صادراتي ميتوان وضعيت مزيت نسبي آن كالا را مشخص ساخت.
• مزيت نسبي كشور J در تجارت محصول را بر اساس سهم آن محصول در صادرات آن كشور نسبت به سهم آن محصول در كل تجارت خارجي اندازهگيري مينمايند. اگر مقدار اين شاخص از يك كمتر باشد، نشان دهنده عدم مزيت نسبي در صادرات كالاي كشور j ميباشد.
• با توجه به مطالعات گذشته در زمينه صادرات، مهمترين عوامل مؤثر بر عرضه صادرات، عبارت است از قيمت صادراتي كالاي مورد نظر، شاخص بهـاي عمده فروشي یا قیمت داخل، نرخ مبادله ارز، ميزان توليد داخلي كالاي مورد نظر و توليد ناخالص ملي كشور.
• تخمين تابع عرضه صادرات به دو صورت خطي و خطي- لگاريتمي به صورت ذيل است:
(تولید ناخالص ملی،تولید داخلی، قیمت داخلی،قیمت صادرات،نرخ ارز( F= میزان عرضه صادرات
(تولید ناخالص ملی)B5+(تولید داخلی)B4+( قیمت داخلی)B3+( قیمت صادرات)B2+( نرخ ارز)B1+A = عرضه صادرات
+(تولید داخلی)B4Ln+(قیمت داخلی)B3Ln+(قیمت صادراتی)B2Ln+(نرخ ارز)B1Ln+A=(میزان عرضه صادرات)Ln
( تولید ناخالص ملی)B5L
5. بيان مساله ( تشريح ابعاد، حدود مساله، معرفي دقيق مساله، بيان جنبه هاي مجهول و مبهم و متغيرهاي مربوط به پرسش هاي تحقيق، منظور تحقيق)
بیان مساله:
صادرات یکی از مطمئنترین راهها برای رشد اقتصادی هر کشوری است، البته به شرط آنکه درست برنامهریزی شده و محصولات صادراتی آن کشور قابل رقابت در بازارهای جهانی باشد. یک محصول در صورتی میتواند در بازارهای جهانی قابل رقابت باشد که اولاٌ کشور صادر کننده دارای مزایای نسبی مرتبط با آن محصول بوده، ثانیاٌ آن مزایا را با برنامهریزیهای مناسب توسعه داده و به بهرهبرداری رسانده باشد. از جمله مزایای نسبی میتوان به قيمت تمام شده، امكانات، عوامل طبيعي، دسترسي به بازارهاي صادراتي، حمل و نقل، نگهداري، كيفيت، مراكز توليد و .... در مقايسه با ساير كشورها اشاره نمود.
کشور ما نیز برای افزایش سرعت رشد اقتصادی خود نیاز به توسعه صادرات دارد، اما همانطور که گفته شد باید محصولاتی برای صادرات انتخاب گردد که قابل رقابت با سایر محصولات عرضه شده در بازار جهانی باشد. به همین منظور اولین شرط برای انتخاب محصولات صادراتی وجود مزایای نسبی مناسب با هر يك از آنها در کشور ميباشد.
بنابراین، برای شناسایی مزیت نسبی در عرصه تولید باید عوامل تولید و كم و كیف ضرایب مزیت نسبی آنها مشخص شود تا بتوان عامل مزیت نسبی را در فرآیند تولید كالا برآورد كرد. علاوه بر تغییرات و پیشرفتهای تكنولوژیكی كه نوعی پیچیدگی در تئوری مزیت نسبی ایجاد میكند، عرضه محصولات به بازارهای جهانی یعنی مرحله «صدور كالا» نیز میتواند بر روی «مزیت نسبی» تاثیرگذار باشد. در واقع، در بازارهای بینالمللی عوامل تاثیرگذاری از قبیل تقاضای جهانی برای محصول، هزینههای ترانسپورت (حمل و نقل)، بازاریابی و تبلیغات تجاری، خدمات بیمه بینالمللی و... میتوانند محدودیتهایی برای «مزیت نسبی» در عرصه اقتصادی بینالملل و همچنین فعالیتهای اقتصادی ایجاد كند( مصطفوي و همكاران، 1387).
کشورهای در حال توسعه معمولاً با کمبود سرمایه، که از مهمترین منابع تولیدی محسوب می شود، مواجه اند . سایر منابع تولیدی در این کشورها ممکن است فراوان بوده باشد ولی به دلیل عدم استفاده بهینه اتلاف شود که نتیجه این امر بهره وری پایین آنهاست . لذا، برای این کشورها مهم خواهد بود که در راستای توسعه و پیشرفت، سرمایه محدودشان را طوری تخصیص دهند که اولاً سبب بكارگیری سایر عوامل تولیدی و افزایش بهره وری آنها گردد ؛ ثانیاً منابع تولیدی در راستای تولید محصولاتی به کار گرفته شود که دارای مزیت نسبی منطقه ای و ملی باشند. بنابراین، در یک منطقه محصولات برحسب مزیت نسبی رتبه بندی می شوند. در مر حله بعدی کالاهای تولید شده دارای مزیت نسبی وارد عرصه تجارت خواهند شد و با کسب ارز خارجی سبب سرمایه گذاری بیشتر می شوند و در نتیجه ، تجارت به عنوان موتور رشد عمل خواهد كرد.
با توجه به اهمیت و ارزش صادرات غیر نفتی و ارزآوری حاصل از صادرات فرآورده های عسل به عنوان یکی از زیربنایی ترین صنایع در این امر، در بخش صادرات محصول عسل، از آنجا كه توجه به مزیت نسبی فعالیتهای مختلف اقتصادی، یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی اقتصادی است، تعیین مزیت نسبی در طول زمان در مقایسه با کشورهای رقیب و تخمین توابع عرضه صادراتی و شاخص ناپایداری درآمد صادراتی اين فرآورده ها جهت افزايش عملكرد صادراتي و توسعه صادرات در اين بخش بسيار حائز اهميت است. ناپایداری درآمد با استفاده از تابع عرضه و عوامل تاثیرگذار بر عرضه صادرات تعیین می گردد. ناپایداری زیاد در درآمد صادراتی به دلیل عدم وجود استراتژی مشخص در صادرات می باشد. بنابراین میزان این شاخص مشخص کننده میزان ثبات یا عدم ثبات در تدوین و اجرای استراتژی صادراتی عسل است.
ایران از دهه های گذشته جز تولید کنندگان و صادرکنندگان اصلی عسل بوده است اما هیچ وقت نتوانسته است جایگاه اصلی خود را در تولید و عرضه این محصول مهم در میان کشورهای رقیب به دست اورد. بررسی امارهای تولید و صادرات محصول عسل نشان می دهد که نوسانات شدیدی در بازار تولید و عرضه عسل در کشورمان وجود داشته است و به ویژه در سالهای اخیر این نوسانات بسیار تشدید شده است. (محمود زاده ، 1388ص23)
اصلی ترین کشورهای وارد کننده عسل در سالهای اخیر به کشورمان ترکیه، امارات متحده عربی ، عربستان ، اذربایجان ،کویت و قر بوده اند . این در حالی است که بازار بالقوه برای صادرات عسل ایران کشورهای المان ، عربستان ، لیبریا ، امریکا و فرانسه بوده است. (مرتضوی ، 1390)
بررسی های رسول زاده (1389) نشان می دهد که در دوره زمانی 2000-2010 کشورهای برزیل ، نپال ، پرتغال ،پرو و پاکستان در عرضه محصول عسل دارای مزیت نسبی بوده و از این محصول استراتژیک به عنوان یکی از فراورده های اصلی صادرات خود استفاده می نمایند. (رسول زاده ، 1389ص312)
نگاهی به برنامه ها و استراتژی های اصلی کشورمان در برنامه چهارم و پنجم توسعه نشان می دهد که توجه به صادرات محصولات غیر نفتی تشدید شده و افزایش یافته است. در واقع تولید و عرضه محصولات غیر نفتی برای کشورمان با توجه به شرایط فعلی و تحریم های شدید امریکا و کشورهای اروپایی و نیز تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، نیازمند بازنگری در نحوه تولید ، عرضه و ارایه محصولاتی هستیم که در کشورهای دیگر خواهان داشته و قابلیت عرضه مناسب را دارند. (محسن پور ،1388)
این مهم زمانی محقق خواهد شد که بتوانیم جایگاه اصلی خود را در تولید محصولات غیر نفتی به دست اورده و توان رقابتی بالایی در این زمینه داشته باشیم. بدون تردید عسل به عنوان یک محصول مناسب که می تواند از توان و مزیت رقابتی بالایی برخوردار باشد در این فرایند مورد تاکید می باشد. (اصلانی ، 1387)
به عنوان مثال توجه به ذائقه خریداران داخلی و خارجی ، بسته بندی مناسب و جذاب ، قیمت تمام شده مناسب ، کیفیت مناسب کالا یا محصول ، زمان مناسب ارایه ، ارایه اطلاعات و اگاهی پیرامون فواید و نحوه مصرف محصول ، معرفی صحیح کالا به شکلهای جذاب ، وجود سیستم تبلیغات مناسب برای شناساندن به موقع و مناسب محصول تولیدی ، در نظر گرفتن شرایط رقبای داخلی و خارجی در ارایه محصولات به خارج از کشور و نظایر ان به عنوان عوامل موثر خرید محصول یا کالای مورد نظر در بازارهای داخلی و خارجی مد نظر تواید کنندگان خواهد بود . (پیروزی ، 1387ص45)
این در حالی است که موضوع تجارت جهانی عسل با معرفی هرچه بیشتر ان در جهان روبه افزایش بوده و همواره به عنوان یکی از محصولات پر سود نزد تاجران و بازرگانان معرفی شده است. ارزش تجارت جهانی عسل طی سالهای 2000 – 2010 از 672347 دلار به بیش از 7/1 میلیارد دلار در سال رسیده است. اما متاسفانه سهم کشورمان در این میان بسیار ناچیز بوده و کمتر از 5میلیون دلار در سال بوده است. اگر چه در کشورمان نیز سهم تولید و عرضه عسل با توجه به افزایش مصرف و تغییرسبک و الگوهای زندگی و اقبال نسبت به این محصول افزایش یافته است اما پتانسیلهای واقعی کشورمان در بخش تولید عسل بسیار بالاتر از وضعیت فعلی است. (سعیدیان ، 1389)
امارها نشان می دهد که سهم ایران در صادرات عسل در سال 2003 به رقم 130 هزار دلار در سال بوده که در سالهای اخیر و با اقدامات نسبتا مناسب و تشویق صادرکنندگان به بیش از 7/4 میلیون دلار رسیده است. در واقع سهم ایران در مقایسه با کشورهای مشابه تولید کننده عسل بسیار پایین تر بوده و این نیازمند بررسی های علمی و دقیق پیرامون مزیت نسبی و رقابتی این محصول برای ورود هرچه موفق تر به بازارهای داخلی و خارجی می باشد. (پیروزی ، 1387ص60
به دلیل کمبود تحقیق کمی درزمینه صادرات عسل بررسی مزیت نسبی و عوامل موثر بر عرضه صادرات این موضوع انتخاب شده است.
مدل تحقيق
• به منظور تعيين مزيت نسبـي صادرات عسل از شاخص مزيت نسبـي آشكـار شـده (شاخص بالاسا) RCA استفاده ميشود.
خ محاسبه اين شاخص به منظور ارزيابي كارآيي نسبي صادرات مدنظر ميباشد. با تعيين مقدار RCA ، براي كالاهاي صادراتي ميتوان وضعيت مزيت نسبي آن كالا را مشخص ساخت.
• مزيت نسبي كشور J در تجارت محصول را بر اساس سهم آن محصول در صادرات آن كشور نسبت به سهم آن محصول در كل تجارت خارجي اندازهگيري مينمايند. اگر مقدار اين شاخص از يك كمتر باشد، نشان دهنده عدم مزيت نسبي در صادرات كالاي كشور j ميباشد.
• با توجه به مطالعات گذشته در زمينه صادرات، مهمترين عوامل مؤثر بر عرضه صادرات، عبارت است از قيمت صادراتي كالاي مورد نظر، شاخص بهـاي عمده فروشي یا قیمت داخل، نرخ مبادله ارز، ميزان توليد داخلي كالاي مورد نظر و توليد ناخالص ملي كشور.
• تخمين تابع عرضه صادرات به دو صورت خطي و خطي- لگاريتمي به صورت ذيل است:
(تولید ناخالص ملی،تولید داخلی، قیمت داخلی،قیمت صادرات،نرخ ارز( F= میزان عرضه صادرات
(تولید ناخالص ملی)B5+(تولید داخلی)B4+( قیمت داخلی)B3+( قیمت صادرات)B2+( نرخ ارز)B1+A = عرضه صادرات
+(تولید داخلی)B4Ln+(قیمت داخلی)B3Ln+(قیمت صادراتی)B2Ln+(نرخ ارز)B1Ln+A=(میزان عرضه صادرات)Ln
( تولید ناخالص ملی)B5L